شما چقدر واقعاً می توانید به ندای درونتان گوش دهید ؟ چقدر از این ابزار شگفت انگیز در زندگی روزمره تان استفاده می کنید ؟ چرا عطرها اینقدر روی ما تاثیر گذارند؟ وقتی درباره انسان های مدرن صحبت می کنیم می توانیم سبک زندگی امروزی را با مثلاً نیاکان خودمان در گذشته ای نه چندان دور مقایسه کنیم که در این صورت متوجه شکاف بزرگی خواهیم شد . ما دیگر شکار نمی کنیم چون کاریست دشوار و خطرناک . شکارچی بودن و شکار کردن امریست بی پایان به طوریکه برای زنده ماندن مجبور هستید تمام حواس خود را جهت شکار و به دست آوردن غدا به کار ببرید . اصلی ترین فعالیت تمام حواس ما جمع آوری داده ها و انتقال آنها به نیم کره مغز است که کار کردهای حرکتی ما را کنترل میکند و باعث می شود که بدون اینکه واقعاً از چیزی آگاه باشیم اقدام به انجام کاری بکنیم. شکار کردن در آن دوران اگر با امری در زمان حال مقایسه شود می توان آن را به برنده شدن در مسابقات المپیک تشبیه کرد که باید تمام حواس به طور همزمان متمرکز باشند .    امروزه ما برای رفع نیازمان از فروشگاه خرید می کنیم. اما چه بر سر حواس ما آمده؟ چه اتفاقی برای ناخودآگاه ما رخ داده؟
متاسفانه اکثر حواس ما به صورت فیزیکی دیگر چندان کاربرد ندارند . چون به طور دائمی در زندگی روزمره به کار نمی روند . اما یک لحظه صبر کنید . اگر انسان امروزی بخواهد در حیات وحش به زندگی ادامه دهد چه بر سرش می آید ؟ در این بازه مثال های خوبی میتوان زد که یک نمونه از آن مربوط به اسیران ژاپنی است که در دهه 1970  پس از 30 سال در جنگل همچنان به زندگی خود ادامه می دادند و کودکانی داشتند که در جنگل پرورش یافته بودند . یافته های پزشکی نشان می دهد که آنها هم از نظر فیزیکی و هم روانی کاملاًسالم بودند و از تمام حواس خود و مخصوصاً حس بویایی به طور کامل استفاده می کردند . این واقعیت که می توانیم استفاده می کردند . این واقعیت که می توانیم حواس خود را پرورش داده و با نا خود آگاه خودمان ارتباط برقرار کنیم موضوعی ست بسیار جذاب !
آزمایشی انجام دهید! اگر عطری در نزدیکی شماست آن را بو بکشید ! یا حتی می توانید یک تکه میوه، گل، غذا یا تکه نان بو بکشید . راجع به ترکیبات آن فکر نکنید، نام عطر یا ترکیبات آن را در ذهن نیاورید . بلکه در عمل سعی کنید به احساساتی که این بو در شما برمی انگیزد توجه کنید . آیا این عطر حس آرامش را در شما به وجود می آورد یا اینکه شما را گرسنه ، خسته ، عصبی یا خواب آلود می کند یا شاید هم به شما هشدار می دهد . نمی توان به این سوالات با بله یا خیر پاسخ داد . فقط شما نا خودآگاهتان در این زمینه با هم در حال ایجاد رابطه هستید و این حس مدام در حال تغییر است . ناخودآگاه می تواند شما را در چند میلی ثانیه به گوشه ای دیگر از دنیا ببرد . ناخودآگاه می تواند مثل یک نسیم ملایم یا طوفان قوی شما را به این سو و آن سو ببرد . به ناخودآگاهتان گوش دهید ، با آن یکی شوید ، اگر از آن اطاعت کنید می توانید کارهای بزرگی انجام دهید . مثلاً از بیماری رها شوید ، زندگی تان را نجات دهید یا اینکه صرفاً از زندگی تان لذت ببرید ، چون حس لذت هم برخاسته از همین ناخودآگاه است . عطر ها، موسیقی، رنگ ها و حرکات می توانند به آسانی ما را به دنیای ناخودآگاه ببرند. اگر درباره رابطه ناخوداگاه با عطر ها و رایحه ها تجربیاتی دارید با ما و دوستان خود در میان بگذارید .