سفری پاییزی به«اسفیدان»و «رویین» زیباترین روستاهای خراسان شمالی


روی سفیدان


از همان 10سال پیش که خراسان بزرگ، تقسیم به سه استان شد و اینجا خراسان شمالی نام گرفت، ظرفیت هایش بیشتر دیده شد و بیش از قبل در کانون توجهات قرار گرفت. گذشته از مرکز استان، یعنی«بجنورد» که از قدیم به«پاریس کوچک» شهرت داشت، روستاهای این منطقه هریک برای خود جذابیت هایی دارند و آدمی ناگزیر از سفر و بازدید از آنها می کنند. شمال خراسان در کنار جذابیت های طبیعی بسیار، دو روستای جاذب گردشگر هم دارد که البته هر دو پلکانی هستند؛ «اسفیدان» در حوالی بجنورد و«رویین» در حوالی اسفراین. «سفیدان»روستایی است که به دلیل باغ و راغ هایش، هشت سال، عنوان زیباترین روستای کشور را از آن خود کرد. البته«رویین» هم خود روستایی منحصر به فرد است، چرا که علاوه بر ویژگی های طبیعی و اقلیمی خاصی که دارد، چهارسال پیش، پس از دریافت مهر اصالت یونسکو در حوزه چادر شب بافی، عنوان دهکده نساجی سنتی ایران را هم از آن خود کرد. شاید این خصایص و خصایلی که برای این دو روستای مهم خراسان شمالی ذکر کردیم، به اندازه کافی قانع تان کرده باشد تا سفری به آن دیار داشته باشید. البته پایتخت نشینان که از مسیر شمال کشور راهی مشهد می شوند، فرصت مناسبی برای گشت و گذار در اسفیدان و رویین دارند که پیشنهاد می کنیم تا هوای شمال خراسان که سرمایش زود رس است، سروکله اش پیدا نشده، این بزنگاه را از دست ندهند!
همچنان تسخیر ناپذیر
خوشا«رویین» و جای باصفایش
که دل پر می زند هر دم برایش
تو«فیضی» کی توان وصفش بگویی
نبینی نقطه ضعفی هر چه جویی
              سید فضل الله فیضی
می خواهیم شما را به «دهکده نساجی سنتی» ایران ببریم. جایی که«چادر شب بافی» هنوز میان زنانش رواج عام دارد. به همین خاطر هم هست که این عنوان، در سال1389 بر این روستای پلکانی شمال خراسان که بر پایه سرشماری سال1390، دوهزار و 337نفر جمعیت دارد و در بخش مرکزی شهرستان اسفراین واقع است، اطلاق شد. رویین که نام کهن پارسی اش،«رویین دژ» یا رویان دژ است قدمتی تا دوره ساسانیان دارد. روایتی نقل می کنند که میر غیاث الدین فرزند میر سیف الدین، از امرای سربداران سبزوار، سند مالکیت اراضی این روستا را از شاه اسماعیل صفوی دریافت کرد. درصورتی که خواجه علی موید، آخرین امیر سربداران در 738قمری تسلیم تیمور لنگ شد و شاه اسماعیل صفوی در سال907قمری تاجگذاری کرد. بنابراین گذشته رویین به تحقیق به پیش از صفویه می رسد که در آن زمان هم در آن زرتشتیانی زندگی می کردند و سکونتگاه شان، به محله گبرها معروف بود. دیگر آنکه قلعه بلند و مرتفع رویین، به دوره ساسانیان باز می گردد و می تواند تاریخ عیان این روستا باشد. برای وجه تسمیه رویین سه فرضیه ذکر شده است: نخست آنکه رویین از«رویش» می آید که به سرسبزی و خرمی روستا برمی گردد. دوم آنکه می گویند که از«روی» می آید که آن هم به سبب معادن روی است که از گذشته های دور در حوالی این روستا وجود داشته است. احتمال سوم که البته به نظر می رسد، به صحت نزدیکتر باشد آن است که به دلیل کوهستانی بودن روستا و این که هسته اولیه آن، قلعه ای بلند بوده، آن را رویین، یعنی«بی مرگ» و به تعبیری تسخیر ناپذیر، نامیده اند. رویین گذشته ای باشکوه داشته است. هر آن کس که از اسفراین، قصد مشهد و نیشابور و بجنورد و قصبات اطراف را می کرده می بایست از این روستا عبور می کرد. رویین به سبب نزدیکی، معمولا در منابع تاریخی همراه با اسفراین آمده است. اسفراین از گذشته، در میانه راه مهم تجاری و سیاسی قرار داشته که از نیشابور به سوی گرگان می رفته و حتی یکی از راه های جاده تاریخی ابریشم بوده است تا جایی که هم جغرافی دانان ایرانی و هم شرق شناسان به آن اشاره داشته اند.«ابوعبدالله محمد ابن احمد مقدسی» مولف«احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» در این باره می نگارد:«اسفراین» روستای بزرگ گران مایه  و مرکز انگور خوب و کشتزار برنج و حبوب است. جاده[نیشابور] به گرگان آن را به دو نیم می کند.» از سوی دیگر«گای لسترنج» شرق شناس انگلیسی در اثر خود؛«شهر[اسفراین] در نیمه راه جاجرم و نیشابور واقع است و از هر از یک دو شهر 36ساعت راه[پیاده] فاصله دارد. در فاصله راه جاجرم و نیشابور 180میل است.» به همین جهت بوده که از قدیم، اسفراین را«میان آباد» هم می نامیدند. حتی رویین، مرکزیتی برای 30روستای اطراف خود داشته و آنان مایحتاج خود را از آنجا تامین می کردند. اما به مرور زمان اهمیت این جاده و به تبع آن اسفراین و رویین هم از میان رفت و در نهایت با احداث جاده تهران به مشهد«راه آهن و آسفالته» از سبزوار و نیشابور، دیگر رونق خود را باز نیافت اما هنوز جایگاه تاریخی و طبیعی خود را محفوظ نگه داشته است. پس رویین اعتبار تجاری داشته و محل داد و ستد مردم بوده و بافت سنتی اش تا به امروز تغییر نکرده است تا به آنجا که سازمان مراث فرهنگی، رویین را در شمار 50روستای تاریخی لحاظ کرده که بافت سنتی و تاریخی شان تغییر نکرده است.


رویین در آستانه«اکوموزه» شدن


نخستین موزه میراث روستایی ایران سال1387در گیلان افتتاح شد که نمودی از اکوموزه بود. حالا صحبت هایی شده تا رویین تبدیل به یک اکوموزه زنده و واقعی شود. قرار است طبیعت وارد کار شود و آداب و سنن مردم به کار آید تا هم جوامع محلی با رسوم شان محفوظ بمانند و هم الگوهای فرهنگی، پوشش و معیشت آنان. رویین یا به قول گذشتگان«رویین دژ»، دو شاخصه بسیار مهم دارد؛ نخست آنکه یکی از بزرگترین روستاهای پلکانی ایران است که ساختارش همچنان گِل اندود است. کوچه های باریک و پیچ در پیچی دارد که حتی ممکن شک کنید که مسیر پلکانی سنگفرش شده مقابل تان، کوچه ای است که به دامنه کوه بالای روستا می رسد. دیگر آنکه رویین نخستین روستای نساجی سنتی ایران هم به شمار می آید. مردمی که علی الدوام به سنت های فرهنگی و اجتماعی خود پایبند مانده اند و همین هم شد که 17مهر 1389، از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دهکده نساجی سنتی ایران شد و مُهرِ اصالت یونسکو را دریافت کرد. حتی وقتی در دی ماه1391، یوهانگ یانگ سفیر جمهوری خلق چین از رویین بازدید کرد، به پایداری این هنر در این روستا را آفرین گفت. کسب این امتیازات، همه به علت فعالیت کنونی300دستگاه چادر شب بافی در میان 200خانوار رویینی است که به بافت چادر شب، چتایی، جوراب، دستمال، حوله و شال مشغول هستند. این اتفاق هم به این خاطر بود که خاستگاه بافت چادر شب در ایران، این روستا بود و بقای این صنعت دستی تنها مشروط بر آن است تا به لحاظ مواد اولیه، تولید و فروش، توجیه اقتصادی اش باقی بماند. در رویین سالانه 150هزار متر مربع محصولات نساجی تولید می شود.


رویین تاریخی


نام رویین قدمتی کهن دارد. هم نامش در سفرنامه«کانیمال ولادیمیر الکسیویچ ایوانف»؛ شرق شناس روسی آمده و هم آنکه حاکم نواحی شمال خراسان، «یار محمد خان سهام الدوله بجنوردی» معروف به یارمحمد خان شادلو و ملقب به سردار مفخم، نامی از این روستا در سفرنامه خود برده است، اما شاید کتاب«زنبیل» اثر فرهاد میرزا معتمد ادوله-فرزند عباس میرزا نائب السلطنه و عموی ناصر الدین شاه- نخستین منبع عهد قاجار باشد که نام رویین در آن آمده باشد. ماجرا هم به شورش رضا قلی خان، رییس ایل زعفرانلو از ایلات کرد شمال خراسان باز می گردد که عباس میرزا نائب السلطنه، شورش و مقاومت آنان را در هم شکست. در بخشی از کتاب ذکر این نبرد این گونه آمده است:«نائب السلطنه[عباس میرزا]- نخست به کار سرغوغای آن جنگ، رضا قلی خان پسر امیر گونه خان پرداخته، در آغاز کار دژ امیر آباد که استوار بود. از ریزش گلوله توپ و تفنگ و یورش سربازان-گشوده و پس از آن دژ خبوشان(قوچان) را شهر خموشان کرده و دیگر«رویین دژ» را که در آن کشور(ناحیه )بود و به فرمان آورده...».


همه باغ و راغ


رویین فقط تاریخ نیست، طبیعتی دارد بکر و زیبا. اصلاً بگذارید از جاده بجنورد به اسفراین بگوییم. 15کیلومتر بعد از مرکز خراسان شمالی ابتدا به گردنه«اسدلی» می رسید که سرسبز است و زیبا و البته به وقتش برف گیر می شود و پر دردسر. پس اگر می خواهید ساعتی در این طبیعت استراحت کنید، عخله نکنید و 22کیلومتر دیگر به جلو بیایید. این مسیر، یک گردنه پر پیچ و خم دیگر هم دارد به نام«پیل میس» در اینجا چشمه ای به همین نام هست که از برف کوه های آلاداغ تامینئ می شود. طرفداران مه و باران پاییزی، این روزها مناسب ترین وقت است تا خودشان را به این منطقه برسانند و ابرهای در گذر از کوهساران شمال خراسان را زیر پای خود تجربه کنند. حالا دیگر نوبت آن است که پس از نزدیک به یک ساعت رانندگی و طی 67کیلومتر راه، به روستای رویین وارد شوید که به لحاظ جغرافیای شرقی-غربی است- و با وسعتی حدود 364هزار و 71متر مربع، در ارتفاع 1670متری از سطح دریا واقع شده است. روستایی که باغ ها و راغ هایش بسیار است و میوه های خوشمزه و آبدارش فراوان. همچنین می توانید به ارتفاعات آلاداغ رفته و گیاهان دارویی چون کاسنی، گون و کاکوتی را برای خود به ارمغان ببرید و البته از طبیعت مصحور کننده دره ها و کوه های منطقه هم غافل نشوید. اگر به رویین رفتید«سرچشمه» روستا را که تفرجگاه جالبی است از دست ندهید. به خاطر آب و هوای خوشی که دارد اهالی اسفراین آخر هفته ها به این منطقه می آیند. مسیر اطراف باغ ها در رویین هریک نامی دارند که مهم ترین آنها«ذوتنگ» است. البته رویین، هم تپه باستانی دارد که حکایت از عقبه تاریخی اش دارد و هم امام زاده اسحاق بن موسی بن جعفر که مورد احترام اهالی روستا است. در کنار این همه، از دیدن چنار 700ساله رویین هم غافل نشوید.


دل طبیعت


همین هشت سال پیش بود که به عموان زیباترین روستای ایران انتخاب شد. بهتر است نگاهی به منظر «اسفیدان»داشته باشیم تا بدانیم چگونه این روستا روی همه اهالی خراسان شمالی را سفید کرده است. این روستا که در گذشته با نام هایی چون «اسپیدان» و «ایسبیان»شناخته می شد، با جمعیتی حدود 1713نفر-بر پایه سرشماری سال 1390-در بخش گرمخان شهرستان بجنورد، در دره ای سرسبز واقع شده و اطرافش را هم کوه های مرتفع فرا گرفته اندد. به همین دلیل آب و هوایی خوش دارد و روزهای گرم سال، اقامتگاهی مناسب به حساب می آید. جنوب غرب اسفیدان از یک سو به کوه«آق قیه» می رسد و از سویی دیگر به تنگه«دهیر مزه». اسفیدان جدای از طبیعت قابل توجهی که دارد، مانند ماسوله پلکانی است. اگرچه تنها ماسوله است که مشهور شده و محلی برای بازدید مردم. جشن اطعام با غذا و چای در امامزاده محمدبن باقربن موسی بن جعفر و همچنین تجمع مردم در روز سیزده بدر(پایان نوروز) در حاشیه آبشار هنرور از جمله سنت های دیرپای این منطقه به شمار می رود. هر دیاری، برای خود نمادی دارد. اسفیدان هم از این قاعده مستثنا نیست. نماد این روستا، درخت«صندل» است. در گذشته 17اصله صندل در روستا وجود داشت ولی متاسفانه امروزه تنها شاهد دو اصله درخت صندل در اسفیدان هستیم.
در اسفیدان دره ای به نام«بهارگاه» هست که با وجود چشمه های دیدنی، طراوت خاصی به محیط اطراف خود داده است و هر تازه واردی را که از بجنورد می آید و می خواهد به شیروان برود به خود جلب می کند. این دره آبشار زیبایی به نام«بارگه» دارد که خیلی ها در تابستان برای استفاده از خنکای آن به این روستا می آیند. اکنون سراغ شمال غرب این روستا می رویم؛ دره ای عمیق که اگرچه فاصله کمی، به اندازه نیم ساعت، از روستا دارد اما چشمه زلالش که همین نام را دارد از این دره می جوشد و خود را به روستتا می رساند. در ابتدای دره، سمت چپ زمین تپه ماهور مانندی وجود دارد که می گویند چندین سال پیش، رانش زمین محدوده ای 40هکتاری را که شامل باغ ها و مزارع بوده در دل خود فرو برده است. در ارتفاع 50متری همین کوه«خزانه» که چشمه هینورد در آن قرار گرفته و تا اسفیدان، دو کیلومتر فاصله دارد، غار دست سازی هم هست که«خزانه راهه» یا خزینه راهه نام دارد. ورود به غار چندان دشوار نیست. 200متر ابتدای مسیر وردی آن را که به شکل پلکانی و شیب دار است باید به صورت نشسته یا خمیده رفت. در سرتاسر این غار، زیرپای تتان خاک قهوه ای رنگ براقی قرار دارد که پا در آن فرو می رود و ظاهراً برای مصارف کشاورزی از آن استفاده می شود. بویان سالخورده روستا، می گویند که در انتهای این غار روزنه ای است که در گذشته به عنوان پناهگاه از آن استفاده می شد. آنچه گفتیم، تنها جاذبه های طبیعی درون اسفیدان بودند. اگر هنوز هم طراوت و سرزندگی می خواهید، به چشمه آب ممعدنی«هنرور» بروید که تنها سه کیلومتر از روستا فاصله دارد اما خارج از اسفیدان، غار دیگری به نام«ییجت» وجود دارد که مملو از استالاگمیت و استالاگتیت های خیره کننده ای است. در همین غار صخره ای عجیب قرار دارد که به طرز حیرت آوری، شبیه سر انسان است.


«کلاغ» سنگی


اسفیدان اما تنها بُعد طبیعی ندارد، بلکه به لحاظ تاریخی نیز آثاری را در خود جای داده است که هم برج و قلعه است و هم غار. برج های«قاری مالاق»و «قارقه» _به معنای کلاغ_ که در شمال غرب روستا واقع شده اند، نمونه هایی از این برج های دیده بانی است که از گذشته در این روستا وجود داشته اند. مصالح به کار رفته در این برج ها، از سنگ و ساروج است. حالا بهتر است کمی پایین تر آمده تا به غرب اسفیدان برسید و شاهد«تاش قلعه» باشید که قلعه سنگی معنا می دهد؛ قلعه ای که از جهاتی دارای دیواره هایی به رنگ نخودی و قرمز و منقش به طرح ها و شکل های مختلف در آن یافت می شود. روستای اسفیدان امامزاده ای هم در خود دارد که اهالی احترام خاصی برای آن قائل هستند. امامزاده محمد بن باقربن موسی بن جعفر، گنبدی کوتاه دارد و بنایی قدیمی که گفته می شود به قرن ششم هجری باز می گردد. اگر پای صحبت اهالی بنشینید به شما خواهند گفت که این روستا که در دره ای عمیق ساخته شده به سبب وجود مبارک این امامزاده است که تاکنون از خطراتی چون ریزش سنگ، در امام مانده است. مقبره حاج محمد رضا ربانی که در میان اهالی به حاج آخوند معروف است و موسس علمیه روستا هم بوده در همین حوالی قرار دارد.


شش روستای دیگر برای تفرج


استان خراسان شمالی جز اسفیدان و رویین، شش روستای هدف گردشگری دیگر نیز دارد که هریک برای خود جاذبه ای بی نهایت اند از فرهنگ و طبیعت.«درکش» در 30کیلومتری جنوب غرب آشخانه و 64کیلومتری بجنورد واقع شده و کوه یامان دغی را در بالادست خود دارد. در این روستا دره کنداب، رودخانه درکش(زوهاور)، سرچشمه و چشمه گلزار قرار دارد که در حاشیه غنی ترین ذخیره گاه بلوط شرق ایران قرار گرفته است. به لحاظ تاریخی هم می توانید قزلر قلعه و برج سبز علی خان قراچورلو را از نظر بگذرانید. «زواِرَم» در 30کیلومتری جنوب غرب شیروان و 73کیلومتری بجنورد قرار گرفته و دیدنی هایش اوچ داشی با سه چشمه ای که همزمان از از دل کوه به بیرون می جهند، ییلاق های شخری و میم لی و تفرجگاه چقر النگ هستند. «دشت» در 127کیلومتری شمال غربی شهرستان گرمه و 135کیلومتری بجنورد قرار گرفته و مهم ترین جاذبه اش پناهگاه 85هزار کیلومتری حیات وحش میاندشت است. این منطقه از غنای گیاهی و جانوری بالایی برخوردار بوده و یوزپلنگ کوشکی هم در این محیط زندگی می کند. ناگفته نماند، کشتی چوخه که البته در خراسان شمالی رواج دارد، در این روستا، طرفداران بالایی دارد، «خسرویه» تنها روستای فارسی زبان منطقه و زادگاه مولف سیاحت غرب؛ آقانجفی قوچانی است که در 25کیلومتری جنوب غرب فاروج و 122کیلومتری بجنورد، در دامنه کوه خسرو جهان جای گرفته و رودخانه ای معروف به نام کال خونی دارد که روستا را به دو بخش شرقی- غربی تقسیم می کند. دیدنی طبیعی اش هم چشمه مرد کانلو و دره های مشهور به بادام و جنگل گردو هستند. «گلیان» در 23کیلومتری جنوب شیروان، در میان چشمه های مشهوری که دارد، چشمه های شیرخان و پیرک پر آب تر هستند و طراوت بیشتری دارند. البته این روستا غاری هم دارد که نامش کافر قلعه است. مزار بابا توکل؛ عارف و سالک قرن چهارم و مسجد تاریخی و200ساله حاج عبدالله هم از دیدنی های تاریخی گلیان به شمار می روند. «استاد» هم در 30کیلومتری جنوب غرب فاروج و 120کیلومتری بجنورد دارای قلعه تاریخی و حمام قدیمی است.


رویین؛ وفادار به سنت گذشتگان


پوشش مردم رویین


لباس های قدیمی روستاییان رویینی مانند پوشش دیگر روستاییان خراسان است. یعنی در گذشته نه چندان دور پوشش مردان ترکیبی از قبا و آر خالق و شلوار بود. قبای بلند تا زیر زانو با شلوار بلند پاپوشی به شکل چاروق یا گیوه کامل است. پوشش سر نیز شال یا کلاه بود. این پوشش در دوران حاضر منسوخ شده است و تنها پوشش سر است که هنوز در میان سالخوردگان روستا رواج دارد. به عبارت دیگر در طول زمان قبا جای خود را به پوششی به شکل کت داده است که در ترکیب با شلوار پوشش مردان روستا است. پوشش زنان روستا نیز در گذشته ترکیبی از شلواری گشاد و به رنگ مشکی و پیراهنی بلند و گشاد تا زیر زانو بوده است. به دلیل اینکه پارچه پیراهن در خود روستا و توسط زنان روستا بافته و رنگ آمیزی می شده است دارای نقش های ساده هندسی بوده است. از دیگر اجزاء این پوشش چارقد بود که سفید رنگ بود و چادری سه گوش و به رنگ مشکی یا متفاوت از آن پوشش نهایی را ایجاد می نمود. این چادر نیز به دلیل اینکه در روستا بافته و رنگ آمیزی می شد نقش های ساده هندسی و رنگ های محدودی داشت. پوشش امروزی زنان روستا معمولا ترکیبی است از پیراهن بلند و شلوار که به همراه روسری و چادر سیاه کامل می شود. البته زنان جوانتر روستا معمولا به جای پیراهن بلند از مانتویی با رنگ تیره استفاده می نمایند. زنانی که از روستا مهاجرت کرده و در شهر زندگی می کنند، در موارد نادری با مانتو و بدون پوشش چادر به روستا سر می زنند.


مراسم، سنت ها و آیین ها


در مبحث شناسایی مراسم، سنت ها و آیین ها تمرکز بر انواعی از این موارد است که به نحوی با فضاها و کالبدهای عمومی روستا سرو کار دارند. بدین ترتیب با شناسایی این مراسم و آیین ها، علاوه بر شناختی که از ویژگی های فرهنگی روستاییان کسب می شود، تاثیر این مراسم و آیین ها بر فضاها و کالبدهای روستا مشخص می شود. از سوی دیگر روشن خواهد شد که نسبت این مراسم با فضاهای باز و عمومی روستا چگونه است، تا از مداخلات و دخل و تصرف های کالبدی که اجزای این مراسم و آیین ها را از شکل و مفهوم می اندازد، یا برای برگزاری آن مشکل ایجاد می کند اجتناب شود. به هرحال نتیجه کالبدی که از این مبحث گرفته خواهد شد در طراحی و برنامه ریزی روستا استفاده خواهد شد، تا هماهنگی لازم بین بافت کالبدی و اجرا و برگزاری مراسم و آیین ها ایجاد شود. مهم ترین آیین ها و مراسمی که در روستا برگزار می شوند و شرایط پیشگفته را دارند، مراسم مربوط به سوگواری ایام محرم است.


چادر شب بافی


چادر شب پارچه ایست با طرح ها و نقش هایی مختلف(چهارخانه، راهدار) که روی دستگاهد نساجی سنتی دو وردی، چهار ورودی بافته می شود و دارای عرض متغیر(50-40) سانتی متر است که با حرکت وردها و جابه حایی پدال ها به وسیله پاها و ایجاد دهانه کار و عبور ماکو بافته می شود. خاستگاه این هنر و سایر نساجی سنتی(حوله، دستمال و سفره) در خراسان شمالی روستای رویین شهرستان اسفراین است. در گذشته نه چندان دور برای تولید پارچه از الیاف ابریشمی در(تار و پود) استفاده می کردند که برگفته هنرمندان پارچه باف که معمولا زنان هستند دیگر از ابریشم استفاده نمی شود و از نخی که با آرد آهار می دادند، پارچه را تولید می کردند و در حال حاضر از کاموا برای چله و از نخ جهت پود استفاده می کنند. زنان رویینی چادر شب را در گارگاه های خانگی تولید می کنند و معمولاً این هنر در یک خانواده از مادر به دختر به ارث می رسد و دختران در کنار مادران پارچه بافی می کنند. در حال حاضر به طور تقریبی100تا 120نفر به روش سنتی کار می کنند و بقیه با دستگاه استقلال(نیمه اتوماتیک) و بیشتر مردان با دستگاه ماسینی کار می کنند.


چگونه برویم؟

روستای رویین


برای رسیدن به این روستا که تا پایتخت 786کیلومتر فاصله دارد، دو راه دارید که تنها اختلاف شان بُعدِ زمانی و زیبایی مسیر است. اگر از مازندران و گلستان راهی شوید حدود 9ساعت در راه خواهید بود و اگر از سمنان بروید نزدیک به 8ساعت. اگر از مسیر اول بیایید که نخست بجنورد را خواهید دید و از مرکز استان تا مقصد که در جنوب شرق آن قرار دارد، 52کیلومتر راه خواهد بود. اگر هم انتخاب تان مسیر دوم است، بدانید که رویین در شمال اسفراین است و البته برای ورود به روستای رویین، باید که 7کیلومتر از جاده اصلی منحرف شوید.


روستای اسفیدان


برای رسیدن به اسفیدان، مسیر تقریبا همان راه قبلی است. فقط اینکه این روستا به مرکز خراسان شمالی نزدیک تر است و 45کیلومتری جنوب شرق آن است. بهای بلیت هواپیماهای پایتخت به مقصد بجنورد، 115هزار و300تومان است و هر روز یک پرواز انجام می شود. تعاونی های 2و15 پایانه مسافربری شرق، هر روز از ساعت 16:30تا 20:30، 10سرویس به قیمت های 22هزار و39هزار تومان به بجنورد دارد. 3سرویس هم در ساعت های 17،16 و17:30 از تعاونی 2پایانه مسافربری جنوب به طرف اسفراین حرکت می کنند که 22هزار تومان هزینه سوار شدن به این اتوبوس ها است.